جامه ای که زنان پستان را دارند و آنرا به بر سوی بندند، تا پستان کلان نماید. پارچه ای که پستان را زنان زیر پیراهن بدان بندند تا برجسته نماید. پیراهن کوتاهی بی آستین که زنان بر روی تن پوشند و جای پستان در آن برجسته باشد: چون یکی چغبوت پستان بند اوی شیر دوشی زو، بروزی یک سبوی. طیان. صرار، پستان بند ناقه. (منتهی الارب)
جامه ای که زنان پستان را دارند و آنرا به بر سوی بندند، تا پستان کلان نماید. پارچه ای که پستان را زنان زیر پیراهن بدان بندند تا برجسته نماید. پیراهن کوتاهی بی آستین که زنان بر روی تن پوشند و جای پستان در آن برجسته باشد: چون یکی چغبوت پستان بند اوی شیر دوشی زو، بروزی یک سبوی. طیان. صرار، پستان بند ناقه. (منتهی الارب)
پستان بند در خواب، زن را عز و مرتبت و کامروائی بود و مردان را زخم تازیانه و غم واندیشه بود. اگر زنی بیند که پستان بند نو و تازه داشت، دلیل بود که عز و مرتبت یابد و به کام رسد. اگر زنی بیند که پستان بند داشت، دلیل بود که مال و نعمت یابد و شادمان گردد. اگر مردی بیند، دلیل بر خذلان و نامردای از همگان است. محمد بن سیرین
پستان بند در خواب، زن را عز و مرتبت و کامروائی بود و مردان را زخم تازیانه و غم واندیشه بود. اگر زنی بیند که پستان بند نو و تازه داشت، دلیل بود که عز و مرتبت یابد و به کام رسد. اگر زنی بیند که پستان بند داشت، دلیل بود که مال و نعمت یابد و شادمان گردد. اگر مردی بیند، دلیل بر خذلان و نامردای از همگان است. محمد بن سیرین
نام زال پسر سام است که پدر رستم باشد. گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است. (از برهان). زال را دستان زند می گفته اند و معنی ترکیبی آنرادستان بزرگ یافته اند چه زند که نام نامۀ پارسیان است به معنی بزرگ است و آنرا مه زند نیز می خوانده اند. زال بن سام که به مکر و حیله معروف به ود... و گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است. (از آنندراج). در فهرست شاهنامۀ ولف یک بار ذیل دستان آمده است. و ظاهراً مصحف دستان زر باشد. (حاشیۀ برهان) : نهادم ترا نام دستان زند که با تو پدر کرد دستان و بند. فردوسی (شاهنامه ج 7 ص 165)
نام زال پسر سام است که پدر رستم باشد. گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است. (از برهان). زال را دستان زند می گفته اند و معنی ترکیبی آنرادستان بزرگ یافته اند چه زند که نام نامۀ پارسیان است به معنی بزرگ است و آنرا مه زند نیز می خوانده اند. زال بن سام که به مکر و حیله معروف به ود... و گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است. (از آنندراج). در فهرست شاهنامۀ ولف یک بار ذیل دستان آمده است. و ظاهراً مصحف دستان زر باشد. (حاشیۀ برهان) : نهادم ترا نام دستان زند که با تو پدر کرد دستان و بند. فردوسی (شاهنامه ج 7 ص 165)